رتبهی ۵ کنکور ۹۳ : چگونه غلط هایم در آزمون را کاهش دادم ؟
متن زیر نوشتهی رضا قنبر قرهتپه رتبهی ۵ منطقه ۳ کنکور ۹۳ در رشتهی ریاضی و دانشجوی برق دانشگاه شریف است. او که یک سال دانشآموز کانون بوده و از شهریار موفق به کسب این رتبه شده است، در این مقاله از کاهش غلطهایش برای شما سخن گفته.
من تابستان سال چهارم به کانون آمدم تا قبل از آن در آزمونهای برنامهای تستی استاندارد شرکت نکرده بودم و در آنهایی که حضور داشتم فقط به دلیل رفع تکلیف بود. من دانشآموز بسیار درسخوانی بودم و همیشه در امتحانها بهترین نمره را میگرفتم ولی سیستم مطالعه برای یک امتحان کتبی با مبحثی مانند کنکور بسیار متفاوت است. برای یک امتحان کتبی حداکثر جزوه، کتاب و کتاب کمک درسی باید مطالعه شود و اینها را میتوان در یک بازهی کوتاه مطالعه کرد و در آخر امتحان داد ولی برای کنکور حدود ۳۰ کتاب درسی وجود دارد. جزوهها و کتابهای کمک درسی از این تعداد نیز بیشتر است بنابراین باید در یک دورهی بلندمدت مطالعه شوند. این حجم از اطلاعات باید بهوسیلهی یک برنامهی منظم خوانده و در سررسیدهای معین دوره شود تا در ذهن تثبیت شود. من اول تیر ۹۲ رسما کارم را برای کنکور شروع کردم من که به سیستم امتحان نهایی عادت کرده بودم فیزیک ۱ و ۲ و ۳ را در یک هفته خواندم و ۳۰۰۰ تست حل کردم. با فرض اینکه این درسها را کاملا یاد گرفتهام هفتهی بعد درس جدیدی را شروع کردم. یک ماه بعد اولین آزمون خود را در کانون دادم من که ۱۱ سال در مدرسه بهترین نمرهها را کسب کرده بودم در یک ماه قبل، تستهای زیادی را حل کرده بودم اعتماد به نفس کاذبی برایم ایجاد شده بود که هر سوالی را میتوانم جواب بدهم سر جلسهی آزمون اکثر نکتهها و مطالبی که یک ماه قبل خوانده بودم را فراموش کرده بودم ولی به دلیل اعتماد به نفسم و اینکه توقعات از من بالا بود اضطراب زیادی داشتم تا جائی که توانستم به تستها پاسخ دادم. نتیجه همهی اینها ۶۸ غلط در یک آزمون ۱۸۰ سوالی بود!
بعد از آن رفته رفتهبا روشهای مطالعهی دروس آشنا شدم و روشهای اشتباه خود را تغییر دادم.
از برنامهی راهبردی کانون استفاده کردم و برخلاف تیرماه که بدون برنامه و بقچهای درس خوانده بودم، طبق یک برنامهی منظم و استاندارد با زمانهای مرور معین درس خواندم.
دیگه هر سوالی را جواب نمیدادم!
وضعیت خود را نسبت به بقیه دانشآموزان متوجه شدم و به تدریج درک بهتری از تواناییها و ضعفهای خودم پیدا کردم و توانستم خود و زمانم را تنظیم کنم.
اضطراب سر جلسه خیلی کمتر شده بود.
نقاط قوت و ضعف، تستهایی که غلط زده بودم و یا پاسخ نداده بودم را بررسی میکردم و از آنها درس میگرفتم.
من در این دوره هدف اصلی خود را از اول میدانستم ولی روش رسیدن به آن برایم نامشخص بود.
برنامهی راهبردی، پشتیبانها و آزمونها هدف اصلی بلندمدت من را به اهداف کوتاهمدت تبدیل کرده بودند که همهی آنها من را به هدف اصلیام میرساندند.
…………………………………………………..
راههای زیادی برای کاهش تعداد غلطها پیشنهاد میشود که برخی عبارتند از:
هدفگذاری چندتا از دهتا و پایبندی به آن(در این زمینه میتوانید سخنان کاظم قلمچی در جلسهی نفرات برتر را بخوانید.)
نوشتن خودنگاری آغازی و پایانی(میتوانید نمونههایی از آن را در سایت کانون بخوانید.)
تصمیم برای پاسخ ندادن به سوالات شکدار.کاهش غلطها و پاسخ ندادن به سوالات شکدار مربوط به یکی از آیتمهای هوش هیجانی (قدرت نه گفتن) است و هر چه قاطعانه به سوالات شکدار نه بگویید اثربخشی بیشتری دارد، البته نباید گرایش وسواسی پیدا کنید و سوالاتی را که پاسخ آنها را میدانید را از ترس غلط بودن، جواب ندهید. تعادل که یکی از عناصر کیفیت است ،در این زمینه نیز مهم است و تعادل هر کسی هم مخصوص خود اوست.
در راستای کاهش تعداد غلطهایتان والدین و پشتیبان شما میتوانند به شما کمک کنندو به روند شما نظارت داشته باشند مثلا هنگامی که در منزل از خودتان آزمون میگیرید و تعداد زیادی سوال را بدون دقت پاسخ دادهاید والدین شما میتوانند هدفگذاری چند تا از دهتایتان را تذکر دهند و حتی پشتیبانها سر جلسهی آزمون از دانشآموز میخواهند پاسخ سوالات شکدار را پاک کنند و مطابق با هدفگذاری به تعداد سوالات پاسخ دهند.
دانشآموزان باید به مرور غلطهای متداول خودشان را بشناسند و آنها را در جائی یادداشت کنند و همین شناخت سبب میشود در تلاش باشند که دیگر آنها را تکرار نکنند، از این روش در کانون به شناخت درمانی یاد میشود و در کاهش غلطها نیز موثر است.
افزایش غلط گاه به سبب عدم مدیریت زمان مناسب رخ میدهد کهاجرای تکنیکهای مدیریت زمان به دانشآموزان در کاهش غلطها کمک زیادی خواهد کرد. از مهمترین این تکنیکها میتوان به تکنیک زمانهای نقصانی، روش ضربدر و منها، تکنیک ۲ خودکار و تستخوانی اشاره کرد که موضوع جلسهی برترهای ۲۵ دیماه ۹۴ است که کاظم قلمچی به آن خواهند پرداخت.